بازدید امروز : 81
بازدید دیروز : 95
همایون سلحشور فرد، کارشناس بهداشت محیط و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
1- چندی قبل در یکی از بوستان ها در حال قدم زدن بودم که درب بسته سرویس بهداشتی آن بوستان و اطلاعیه نصب شده روی آن، توجه مرا به خود جلب کرد: «شهروندان محترم، با توجه به شیوع بیماری کرونا در جهت حفظ سلامتی شما عزیزان تا اطلاع ثانوی سرویس بهداشتی تعطیل می باشد.»
عجب! یعنی مردم اگر به موقع اجابت مزاج داشته باشند که سنگ کلیه نگیرند و با آب و صابون دستهای خود را بشویند که زنجیره انتقال بیماریها -از جمله کرونا - را قطع کنند، سلامتیشان به خطر میافتد؟!
این در حالی است که پیش از این در روز جهانی سرویس های بهداشتی، همین شهرداری تهران نشست علمی برگزار می کرد و متخخصان ارولوژی در این نشست بر ضرورت و اهمیت دسترسی سریع شهروندان به سرویس های بهداشتی در سطح شهر تأکید می کردند.
اما قدری پایین از همین سرویس بهداشتی در همین بوستان، اخیراً وسائل بازی (تاپ، سرسره و ...) برای کودکان تعبیه شده بدون اینکه در جهت حفظ ایمنی آنان، کف پوش ایمن به عنوان ضربه گیر نصب کرده باشند که این امر می تواند موجب بروز حوادث و آسیب های جدی برای کودکان عزیز شود.
بالاخره یک بام و دو هوا نمی شود؛ نه به آن شوری شور که سرویس بهداشتی به بهانه حفظ سلامتی مردم در برابر ویروس کرونا تعطیل می شود و نه به آن بی نمکی که از نصب کف پوش ضربه گیر در محوطه زمین بازی کودکان غفلت می شود.
2- مثال دیگر از این نظام ناهماهنگ، عبارت است از اینکه از طرفی به بهانه کنترل شیوع بیماری کرونا، دستور به بستن و تعطیلی بوستان ها می دهند و از طرف دیگر نسبت به شیوع کم تحرُّکی ناشی از اقدامات کنترلی علیه کرونا هشدار داده می شود.
در شرائطی که رئیس ستاد مقابله با کرونای تهران خبر از تعطیلی بوستان ها با هماهنگی شهرداری را می داد، در هفته نامه سلامت خواندم که رئیس اداره پیشگیری و کنترل بیماری های قلب و عروق وزارت بهداشت، می گفت: «با توجه به شرائطی که کرونا بر زندگی مردم داشت مثل دورکاری و قرنطینه، مشخص است که مردم کم تحرّک شده اند ...؛ آنقدر مردم درگیر شرائط کرونا هستند که شاید کسی متوجه این نیست که دارد چاق می شود و تحرُّک ندارد» (1)
در واقع کسی که به بوستان می آید یا اهل رعایت پروتکل های بهداشتی هست و یا اینکه اهل رعایت کردن این پروتکل ها نیست؛ در حالت اول که حضور این اشخاص در بوستان ها مشکلی ایجاد نمی کند و در حالت دوم نیز بالاخره در فضای باز یکی از عوامل خطر انتقال بیماری کاهش می یابد و با راندن این افراد از فضای باز و سوق دادنشان به فضای بسته، ریسک شیوع و ابتلاء به بیماری کرونا بیشتر خواهد شد.
در کلیپی دیدم که آمبولانسی به فضای یکی از بوستان ها آمده بود و افرادی که گویا از کادر درمان بودند، با بلندگو و در حالی که پوشش فضای استریل بیمارستان را به تن داشتند با هشدار به مردم در خصوص شرائط کرونایی، سعی داشتند آنان را از این بوستان متفرق و به سمت منازشان سوق دهند؛ در حالی که آموزش صحیح و منطقی اقتضاء می کرد که به اندک دلخوشی باقی مانده مردم در این شرائط سخت احترام گذاشته میشد و با احترام از آنان درخواست میشد که در همان حالی که از فضای بوستان استفاده می کنند، قدری بیشتر فاصله فیزیکی و استفاده از ماسک را در شرائطی که نزدیک یکدیگر هستند، رعایت کنند.
3- در بیمارستانی توجهم به یک پوستر آموزشی درباره پیشگیری از بیماری کرونا جلب شد که طبق معمول یکی از توصیه های آن عبارت بود از «شستن مداوم دست ها با شوینده ها»؛ سپس همان جا که روی صندلی انتظار مشغول مطالعه هفته نامه سلامت بودم، دیدم از قول یک متخصص پوست آمده است: «مواجهه مکرر دست ها با مواد شیمیایی ممکن است زمینه ساز بروز آسیب های پوستی و تغییرات ناشی از بیماری اگزما شود که معمولاً با لکه های پوستی همراه است».
قبلاً نیز در یکی از شماره های هفته نامه سلامت به طور مفصّل به این موضوع پرداختم (3).
4- مورد آخری که با توجه به وقایع اخیر به آن اشاره می کنم عبارت است از خبر مربوط به انتصاب یک متخصص عفونی به سمت سرپرست دفتر آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت وزارت بهداشت؛ این در حالی است که صدها متخصص آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت در کشور حضور دارند، اما متأسفانه سال هاست که گاهی جایگاه دفتر مذکور چه در معاونت بهداشت این وزارتخانه و چه در معاونت بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی در دست کسانی است که متخصّص این حیطه نیستند.
شاید وزیر محترم بهداشت تصوّر کرده است با توجه به شرائط حاد کرونایی کشور لازم است که یک متخصص بیماری های عفونی عهده دار برنامه ریزی برای امر خطیر آموزش بهداشت در این موقعیت باشد؛ این در حالی است که برنامه ریزی و مدیریت در امر آموزش بهداشت فقط در گروی شناخت عوامل بیماری زا و درک و اشراف بر وضعیت بیماری زایی آن نیست.
آموزش بهداشت و تأثیرگزاری بر گروه های هدف، در گروی نگاه جامعه شناسانه و همه جانبه نگرانه و همچنین شناخت انواع مدل ها و نظریه های برنامه ریزی آموزشی است و این امر از عهده متخصّصانی بر می آید که جامعه شناسی، روان شناسی و ارتباطات خوانده اند و نسبت به راه های شناخت مخاطب، عوامل تأثیرگزار در محیط پیرامونی گروه هدف، راهکارهای ارتباطی و انواع روش های تأثیرگذاری روی مخاطب اشراف دارند.
لذا امیدواریم این مهم در ساختار وزارت بهداشت دولت بعدی مدّ نظر قرار گیرد و در معیارهای چنین انتصاب هایی تجدید نظر شود.
پی نوست ها:
1- هفته نامه سلامت، شماره 798، صفحه 8
2- همان، صفحه 12
3- همان، شماره 788، صفحه 10
لینک انتشار در هفته نامه سلامت - نسخه چاپی - نسخه PDF
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک